41پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن، اگر اين كار را نكردى، رسالت الهى را ابلاغ نكردهاى.»
با نزول اين آيه رسول خدا(ص) به مسلمانان دستور توقف داد و پس از برپايى نماز ظهر به ايراد خطبهپرداخت. در اين خطبه رسول خدا(ص) از بىاعتبارى دنيا و نزديك بودن رحلت خود سخن به ميان آورد. آن حضرت سپس حديث ثقلين را ايراد فرمود و مردم را به
حفظ حقوق اهل بيت (عليهم السلام)سفارش كرد، آنگاه دست على(ع) را گرفت و به طورى كه همۀ مردم بتوانند مشاهده كنند سؤال كرد «اى مردم، چه كسى از اهل ايمان به آنان سزاوارتر است؟» مردم گفتند خدا و رسولش داناترند. رسول خدا(ص) فرمود «همانا خدا مولاى من است و من مولاى مؤمنين هستم و اولى و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر كسى كه من مولاى اويم، على مولاى او خواهد بود.» حضرت اين سخن را سه بار و به قولى چهار بار تكرار كرد و سپس دست به دعا برداشت و فرمود
«بار خدايا دوست بدار كسى كه او (على) را دوست بدارد و دشمن بدار كسى كه او را دشمن بدارد و يارى فرما ياران او را و خوارساز خواركنندگان او را.» در اين هنگام جمعيت گروه گروه جلو آمدند و ضمن بيعت با