33 قرآن را باز كردم و در كمال حيرت اين آيه آمد: (Bوَ نٰادَيْنٰاهُ مِنْ جٰانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْنٰاهُ نَجِيًّا) . 1
دلم لرزيد، نمىتوانستم حرفى بزنم، آيه را برايش معنا كردم!
به سرعت به طرف در رفت؛ رفت تا ساكش را بياورد.
حج دعوت است
برايم ثابت شده است كه حج بهراستى دعوت است و خداوند ميهمانانش را از همان ابتدا دعوت مىكند و خودش، ولو در دقايق آخر، حال و آمادگى مىدهد و روحيهها را عوض مىكند.
انسانى كه تا ديروز به برادر رحم نمىكرد، در پرتو زلال حج، نرم و فروتن مىشود و چشمى كه با اشك و راز و نياز غريبه بود، در سايهسار حج، با راز و نياز انس مىگيرد. رفته رفته روح و روان براى اين سفر روحانى آماده مىشود.
به چهرهها كه مىنگرى، تفاوت، كاملاً محسوس است. اينها آن مردمى نيستند كه در جلسۀ اول آمده بودند! اكنون در چهرههايشان، نور خدا هويداست.
با هر كه صحبت مىكنى، تنها از عشق و معنويت مىگويد. براى مدت كمى هم كه شده، ماديات رخت بربسته و اين ساحت روح است كه در وجود زائران جولان مىدهد. روحى كه مىرود لبيك