50ارواح ماها به سمت آن آستان مقدّس پرواز نمايد.
پس بدون تأمل از ماشين خارج شديم، با محمولات در عربانه قرار گرفتيم و به دلالت آدمهاى حاجى باشى وارد محلۀ سادات نخاولۀ بنى هاشم شديم. در منزل حاجى سيد رضا نام هاشمى مسكن نموديم و فوراً قصد اقامۀ عشره براى اتمام عبادات خود نموديم. ندانستيم كه صرف ناهار را به چه نحو نموديم كه از كمال عشق فوراً به غسل مستحبى پرداختيم. آن وقت سر از پا و پا از سر ندانسته به سمت آستان عرش نشان مقدّس نبوى(ص) روانه شديم. بعد از وصول به آستان ملايك پاسبان، از آن باب نزول جبرئيلى كه داراى حريم با نزهت و با فضاى [در اصل: فزاى] وسيعى به دلالت شيخ امين نام خادم سنى بعد از تحصيل اذن و ادعيه و تكميل آداب عبوديت و ادعيۀ لازمۀ مأثوره در اذن دخول و پس از سودن جبهه و صورت به آستان مقدّس و باب محترم، از همان بابى كه حضرت روح الأمين با پيغام الهى در كمال ادب و كوچكى وارد مىشد ما نيز وارد حرم محترم و مسجد سيد امم شديم كه فى الواقع بعينه با اين حيثيت سرتاپا عصيان وارد جنات النعيم الهى شديم كه با اين لسان الكن و خامۀ شكسته زياده از اين بيان آن فوز عظيم ممكن نيست. [35] حلواى طنطرانى تا نخورى ندانى. پس از حصول چنان سعادت و حليت زاد طريق كه ما را تا به آن بهشت برين رسانيد و تأثير خيريۀ شير مادر و پاكيزگى نطفۀ پدر كه چنين استعداد تحصيل چنان فيض در كمون ما بود به وديعت سپرد و در اين موقع بروز نمود. شكرها گزارديم و بر روان ايشان در محضر مقدّس نبوت(ص) درودها فرستاديم. پس با قلب صافى كه خالى از