96معرّفى كرده، و اين نوعى مغالطه است.
2-\ اگر از نقد پيشين چشم پوشى نموده و بپذيريم كه جملۀ «رفْع القبر \ بلند ساختن قبر» شامل ايجاد گنبد و بارگاه بر بالاى قبرها نيز مىشود، اين رواياتى كه نويسنده نقل مىكند هيچ دلالتى بر ممنوعيت بلند ساختن قبر، بيش از چهار انگشت يا يك وجب، و ايجاد گنبد و بارگاه ندارد، زيرا آنچه ايشان در اين نوشتار به عنوان دليل بر ممنوع و حرام بودن ايجاد گنبد و بارگاه ذكر مىكند به سه گروه تقسيم مىشود:
گروه اوّل: رواياتى كه در مجموع دلالت بر استحباب بلند ساختن قبر به مقدار چهار انگشت يا يك وجب دارند.
گروه دوم: رواياتى كه نهى كرده است از بلند ساختن قبر بيش از مقدارى كه ذكر شد.
گروه سوم: بعضى از كلمات فقها كه به عنوان روايت ذكر شده است.
هر كسى كه آشنائى مختصرى با مبانى اجتهادى داشته باشد پى به بى اساسى استدلال به اين سه گروه برده و ازبيگانه بودن نويسنده نسبت به فهم متون روايى و تحريف لفظى و معنوى روايات توسّط او و مترجم پرده برمى دارد. ازاين رو شايسته است به نقد استدلال به هر يك از گروههاى سه گانه بپردازيم.
گروه اوّل:
اين گروه از روايات به پنج دسته تقسيم مى شوند:
1. روايت اوّل: دراين روايت، پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور مىدهد قبر آن حضرت را به مقدارچهار انگشت از سطح زمين بلند كند.
2. روايت دوم و سوم: در روايت دوم خبر داده شده است از بلند بودن قبر پيامبر صلى الله عليه و آله به مقدار يك وجب. و در روايت سوم خبر داده شده است از ارتفاع قبر پيامبر صلى الله عليه و آله به مقدار يك وجب و چهار انگشت.
3. روايت چهارم، پنجم و ششم: در اين روايات امام باقر عليه السلام به فرزندش امام