59شوند. در سخن بلند علىبن ابىطالب(ع)، درباره نزول قرآن كريم، در مكه مكرمه بينديشيم!
و گواهى مىدهم كه محمد(ص) بنده او و پيامبر اوست. او را بفرستاد با دينى آشكار و نشانههايى پديدار و قرآنى نبشته در علم پروردگار، كه نورى است رخشان و چراغى است فروزان و دستورهايش روشن و عيان تا گرد دودلى از دلها بزدايد و با حجت و دليل ملزم فرمايد. نشانههايش ببينند و پيش نستيزند و بترسند و از گناه بپرهيزند. و اين هنگامى بود كه مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دين سست و نااستوار بود و پايههاى ايمان ناپايدار. پندار با حقيقت به هم آميخته و همه كارها درهم ريخته... چراغ هدايت بىنور، ديدۀ حقيقتبينى كور، همگى به خدا نافرمان، فرمانبر و ياور شيطان و از ايمان روگردان! 1
از تصويرى كه حضرت امير(ع)، از دوران سياه جاهليت به ما نشان داده است، به خوبى مىتوان دشوارىهاى بعثت رسول خدا(ص) را نگريست. ويژگىهاى ياد شده براى قرآن كريم در كلام معصوم(ع) درواقع همان رسالت روشنگرانه كتاب وحى مىباشد. هدف از نزول وحى از ديدگاه على(ع)،