١٣
ياد و سپاس
مرحوم پدرم، «حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ محمد على بصيرى طاب ثراه» شخصيتى روحانى بود كه در كنار فعاليتهاى فرهنگى و اجتماعى در سنگر خطابه و منبر و اقامۀ جماعت، بالغ بر بيست سال به عنوان يكى از روحانيون پرتلاش و با انگيزۀ كاروانهاى حج، زائران خانۀ خدا را آموزش مىداد. عشق و علاقۀ سرشار او به اين سفرروحانى ومعنوى وتلاش بىوقفۀ وى در ارائۀ خدمات ارزشمند، بىشايبه و خالصانه به ضيوف الرحمان به گونه اى بود كه هنوز تعداد قابل توجهى از همسفران ايشان، پس از سالهاى متمادى، ياد و خاطرات اين سفر معنوى و حضور يك روحانى آگاه و دلسوز و باانگيزه را در ذهن خود دارند و همچنان ما را نيز مرهون محبّت و احساسات صميمانۀ خود مىنمايند.
وى در آخرين سال حيات خود (١٣۶۵ ه . ش) در شرايطى كه چند جلسۀ مقدماتى آموزشى را براى زائران تشكيل داده، و آمادۀ اين سفر معنوى مىشد، «به دليل بيمارى قلبى» از سوى اطبا از انجام سفرحج منع شد. از خاطرات فراموش نشدنى آن عالم فرهيخته، اشك هاى جارى و بغض گلوگير او در هنگام وداع و خداحافظى با يكايك زائران خانۀ خدا و حرم نبوى در بيمارستان و منزل بود.اكنون كه با توفيق الهى ساليان متوالى است، كه امكان خدمتگزارى به زائران خانۀ خدا براى اينجانب نيز فراهم گرديده، به انگيزۀ زنده نگه داشتن ياد و خاطرۀ آن عالم مسئوليتپذير، متعهد، و همراه داشتن ذخيرهاى ناچيز براى روز واپسين، اقدام به تهيه و تدوين مجموعۀ حاضر نمودم، اميد آنكه مورد عنايت قرار گيرد و رضايت حضرت حق را نيز تحصيل نمايد.
در خاتمه لازم مىدانم از همسر عالمهام -\كه او نيز به عنوان معينه در كاروانهاى حج توفيق خدمت دارد -\به خاطر فراهم نمودن شرايط مطالعه و تحقيق، تشكر و قدردانى نمايم.
از تمامى علما، بزرگان، سروران ارجمند روحانى و استادان بزرگوار انتظاردارم با ارشادات خود اينجانب را قرين امتنان فرمايند.«والسلام»