104زد و بر سر و گردن اين گروه بالا رفت. او پاى خود را بر آنان مىنهاد و پيش مىرفت تا سرانجام درون خانه گرديد! ازدياد جمعيت و نيز پيوستگى ايشان به يكديگر بگونهاى بود كه براى پا نهادن، جايى بجز آن پيدا نمىشد!
در ساليان پيش، رسيدن گروهى اين قبائل به مكه سابقه نداشته است و تنها خداوند داراى چنين قدرت و معجزهاى است كه جز او كسى ندارد.
ورود بانوان به درون كعبه
دربارۀ چگونگى ورود بانوان به درون كعبه، ابن جبير در سفرنامهاش مىنويسد:
روز بيست و نهم رجب كه روز پنجشنبه بود، خانۀ كعبه به بانوان اختصاص داده شد. پس بانوان از هر قسمت در آمدند. آنان از چند روز پيش براى اين ديدار لحظه شمارى مىكردند و همچون ديدار از زيارتگاههاى مكرم ديگر، از پيش جشن گرفته بودند. تو گويى زنى در مكه نماند و در اين روز و اين لحظه به بيت الحرام مشرف شدند و از آن فيض بهرهمند گرديدند. پردهداران كعبه بنابر عادت ديرين خود، براى گشودن درِ كعبه پيش آمدند و در خروج از كعبه شتاب كردند و راه را براى ورود بانوان گشودند.
مردم نيز به همين منظور مطاف و حجر اسماعيل را خالى و خلوت كردند؛ بطورى كه در اطراف خانۀ كعبه مردى باقى نماند. وقتى بانوان بالا رفتن را آغاز كردند، پردهداران براى پايين آمدن از كعبه راهى نداشتند! زنان چون حلقههاى زنجير به هم پيوسته بودند و چنان يكديگر را مىفشردندكه با لغزش پاى زنى گروهى شيون كنان و تكبير گويان بر روى هم مىغلتيدند و به زير مىآمدند.
ازدحام آنان؛ همانند ازدحام قبايل شرو يمنى، به هنگام اقامتشان در مكه و بالا رفتن آنان بر درگاه كعبه، به روز اعلام فتح بيتالمقدس مىماند. وضع اينان همانند حال آنان بود. نيمۀ اوّل روز را بدين منوال ادامه دادند و در مطاف و حجر دل داده و با بوسيدن حجرالأسود و استلام بر اركان كعبه شفاى جان برگرفتند. اين روز نزد آنان روزى بزرگ و گرامى به شمار مىآمد. خداوند به آنان سود بخشايد و عبادت خالصانۀ ايشان را عبادتى محض در درگاه خويش به شمار آورد!