102اينگونه مىنويسد:
«هنگامىكه درِ كعبه گشوده مىشود، مردم با تكبير و تحيّت به سوى آن روان مىشوند. آنان يكجا و پيوسته، چنان به درون كعبه هجوم مىبرند كه گويى به يكديگر بسته شدهاند؛ بدين صورت كه سى يا چهل تن يا بيشتر، در هيئت اجتماع و به صورت زنجيروار كه يكى پس از ديگرى قرار گرفته بدان وارد مىگردند. پيوستگى و فشردگى اينان به حدى است كه اگر يكى از آنان از فراز درگاه مبارك كعبه سرازير شود و فروغلتد با افتادن او، همگان بر روى هم مىافتند و اين منظره هر بينندهاى رابه خنده وا مىدارد. ابن جبير ماجراى ورود قبايل «شرو» يمن به درون كعبه را چنين توصيف كرده است:
«چون روز دوشنبه، بيست و هفتم اين ماه - ماه ذىالقعده - فرا رسيد، درِ خانۀ عتيق را گشودند. متصدّى گشودن در، عموزادۀ شيبى عزل شده بود و چنان كه مىگفتند رفتارى شايستهتر از قبلى خود داشت. شرويان به عادت خود براى ورود به خانۀ كعبه ازدحام كردند و كارى كردند كه پيش از آن كسى نديده بود، اينان گروه گروه بر پلكان بالا رفتند و بر آستانۀ آن درِ كريم آنچنان فشار آوردند كه نه مىتوانستند پيش روند و نه راه بازگشت داشتند. پس به دشوارى بسيار به درون كعبه رفتند و شتابان از آن بيرون آمدند. در اين حال درِ كريم بر آنان تنگ آمد. گروهى از روى پلكان به پايين غلتيدند و اين در حالى بود كه جمعى از آن بالا مىرفتند. خلاصه جمعيت دسته دسته شده و هر دستهاى چون زنجيرى به هم پيوسته بودند. در اين حال، گاه آنان كه پايين مىآمدند بالا روندگان را با خود به زير مىكشيدند و گاه بالا روندگان آنان را كه مىخواستند پايين بيايند با خود به بالا مىبردند. و يكديگر را چنان فشار مىدادند كه گروهى به يك سو كشيده مىشد و گروه ديگر به سوى ديگر و برخى بر روى برخى ديگر مىافتادند. منظرۀ شگفت انگيزى بود.
عدهاى از آنان سالم و عدهاى مجروح بودند. بيشترشان به هنگام پايين آمدن بر سر و دوش و شانه و گردن ديگران مىجهيدند! از مناظر شگفتى كه ما در آن روز (دو شنبه) ديديم اين بود كه جمعى از شيبيان كه در حين آن شلوغى و ازدحام قصد ورود به كعبه را داشتند، نمىتوانستند خود را بالا برسانند. پس به پردههاى دو سوى بازوان كعبه آويزان شدند. در اين حال يكى از آنان بر ريسمانى از ريسمانهاى كنفىِ نگهدارندۀ پردهها چنگ