52شبى در بيابان مكه از بى خوابى پاى رفتنم نماند. سربنهادم و شتربان را گفتم دست از من بدار.
پاى، مسكين پياده چند رود
گفت: اى برادر احرام در پيش است و 1 امى، 1حرامى در پس. اگر رفتى بردى و اگر خفتى مردى.
خوش است زير مغيلان به راهباديه خفت
شب رحيل، ولى ترك جان ببايد گفت 2
«مولوى» نيز در كتاب «مثنوى» از وجود عقبهها و گردنههاى راهزنى و دزدى اعراب در مسير راه مكه خبر مىدهد و آن را به خاطر عزت مقصد و عزت كعبه قابل تحمل مىداند.
عزت مقصد بود اى ممتحن
جنيد شيرازى نيز از وجود حراميان و دزدان در حريم كعبه خبر مىدهد و مىگويد:
مباز عشق اگرت طاقت ستم نبود
امانت سپارى به سبب ناامنى
گاه حجگزار به جهت ناامنى راه مجبور مىشد امانت خود را به افراد مورد اعتماد بسپارد و بسيار اتفاق مىافتاد كه فرد مؤتمن و مورد اطمينان در امانت خيانت كرده و به قول نظامى اموال حاجى را صرف طرب و بذل شكم مىكرد.