27فرشتگان بدون اذن شفاعت نمىكنند.
از آيۀ 29 به روشنى استفاده مىشود كه عقايد مشركان اين بوده است كه فرشتگان خدايانى در برابر خدا هستند، از اين جهت در ردّ آنان مىفرمايد:
«هر كدام از آنان ادعا كند من خدا هستم او را با جهنم مجازات خواهم كرد.» اين عبارت كاملاً اعتقاد به استقلال در برابر خدا را مىرساند.
آيۀ پنجم:
«قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ اَللّٰهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» ؛ «خداوند يكتا و يگانه است؛ خداوندى است كه همۀ نيازمندان قصد او كنند؛ هرگز نزاد و زاده نشده؛ براى او هيچ شبيه و مانندى نيست.»
«اَلصَّمَدُ» ، به معناى غنى، كسى كه بىنياز است و خلأ ندارد. 1«كُفُواً» به معناى نظير، مانند، همتا و همسر. 2
توصيه به خواندن سورۀ توحيد در نمازها، نشانگر آن است كه عقيدۀ شرك، بسيار راسخ بوده است و خداوند با چنين تأكيدهايى مىخواهد اين عقايد خرافى را بزدايد، عقيدۀ به همتا و فرزند، به عنوان يك سلسله اوهام در اذهان آنان جاى گرفته بود. خدا به وسيلۀ اين سوره مىخواست اذهان آنان را شست و شو دهد.
آياتى كه دلالت دارد به اينكه مشركان اعتقاد داشتند كه خدا داراى فرزند است، منحصر به آيات ذكر شده نيست، بلكه علاوه بر آنها، بيش از بيست آيۀ ديگر نيز، در قرآن بر اين عقايد دلالت دارد. 3