35
ب. اتجاه يا گرايش
از آنجايى كه اين يك اصطلاح نوپيداست براى اتجاه تفسيرى نيز تعريفهاى چندى صورت گرفته است، برخى از قرآنپژوهان معاصر بر اين عقيدهاند كه منظور از اتجاه تفسيرى، گرايش خاص مفسر است كه بر اثر افكار و عقايد، يا تخصص علمى و يا مكتب تفسيرى او در تفاسيرش رخ نموده است. 1 بعضى ديگر اتجاه تفسيرى را مشخصات و ويژگىهايى مىداند، كه تفسير قرآن را به پيروى از گرايشها و تمايلات پيشين مفسّر كه در تفسير وى منعكس شده و جهتگيرى خاصى به آن داده است، از يكديگر متمايز مىسازد. 2 برخى نيز مىگويند: اتجاه تفسيرى موضعگيرى مفسر به لحاظ عقيدتى و مذهبى، و نيز بهرهمندى از نقل و عقل يا هر دو در تفسير است. 3 در اين تعريف بين مناهج تفسيرى و مكاتب تفسيرى به نوعى جمع شده است.
به نظر مىرسد تعريف درستتر اتجاه عبارت است از: «گرايش فكرى مفسر كه بر تفسير وى سايه افكنده، و تفسير را به الوان مختلف علمى و تخصصى متنوع مىكند». و تفسير قرآن به اين لحاظ، به تفسير كلامى، تفسير عرفانى، تفسير اجتماعى، تفسير ادبى، تفسير فقهى، تفسير علمى و غيره تقسيم مىشود. يعنى همان كششى كه متخصصان در علوم و فنون مختلف در تفسير نمودن آيات قرآن ناخواسته از خود بروز مىدهند و تفسير را به رنگ تخصص خود در مىآورند.
ليكن بايد توجه داشت كه گرايشات خاص مفسر كه متأثر از افكار، عقايد و تخصصى علمى وى مىباشد، و موضعگيرى مفسر به لحاظ عقيدتى و مذهبى،