28نكنم، پس چه كسى عدالت خواهد كرد؟! يكى از صحابه عرض كرد: يا رسولاللّٰه اجازه دهيد گردن اين منافق را بزنم و او را در مقابل جسارت و اهانتش مجازات كنم.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: معاذاللّٰه، اگر او را بكشيد، مردم مرا به كشتن ياران خودم متهم خواهند كرد، او را به حال خود واگذاريد ولى بدانيد كه اين مرد همفكرانى هم دارد. آنان قرآن مىخوانند ولى از گلويشان پايينتر نمىرود. از دين خارج مىشوند همانگونه كه تير از كمان رها مىشود. 1
در حديثى كه ابوسعيد خدرى نقل كرده نيز آمده است: آن مرد كه«ذوالخويصره»نام داشت، خطاب به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت:
«اِتَّقِ اللّٰه يٰا محمّد». رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اگر من خدا را عصيان كنم، پس چه كسى مطيع خدا خواهد بود. خدا كه مرا به همۀ مردم امين قرار داده آيا تو بر تقسيم اين غنيمت«ناچيز»امين نمىدانى؟! و آنگاه كه ذوالخويصره برگشت، رسول خدا فرمود: در آينده از جنس اين مرد گروهى پديد آيند كه قرآن مىخوانند اما از گلويشان پايينتر نمىرود. مسلمانها را مىكشند ولى متعرض بتپرستان نمىگردند. از اسلام مانند رها شدن تير از كمان خارج مىشوند و اگر من دركشان كنم، مانند قتل عاد و ثمود، همۀ آنها را از ميان خواهم برد. 2
عملكرد تند خوارج با جريان ذوالخويصره و برخورد اهانتآميز وى نسبت به ساحت مقدّس رسول خدا صلى الله عليه و آله و گفتار آن حضرت در آن مقطع پايان نيافت بلكه با توجه به خطرات آيندۀ اين گروه و ضربههاى سنگينى كه از سوى آنها پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله متوجه اسلام و مسلمانان گرديد، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در موارد مختلف و در ضمن حديثهاى متعدد، اوصاف و مشخّصات آنها را بيان كرد تا مسلمانان با انحراف فكرى و اعتقادى آنان آشنا شوند و تحت تأثير تعبّد و تنسّك ظاهريشان قرار نگيرند. 3