46مىگويند:در لغت آمده است:اِمتَكَّ الفصيلُ ضرع امّه،امتصّه.بنابراين مك،به معناى مكيدن شير خوار از پستان مادر است.امتصّ به معناى مكيدن و به سوى خود كشيدن است.
برخى هم گفتهاند:مكه از آن روى مكه ناميده شده است كه گناهان را محو مىكند.
تَذهبُ بها،يعنى از ميان مىبرد.يا آن كه فاجر را از خود مىراند:تخرجه منها.چنان كه گفته شده است كه نامگذارى آن به بكه،به خاطر آن است كه گروهى از مردم در اين شهر،گروهى ديگر را دفع مىكنند:يدفع بعضهم بعضا.
از بطليموس 1هم نقل شده است كه نام آنجا«مكوربا»و در اصل،مشتق از يك نام سبأيى«مكوارابا»است كه به معناى جاى مقدّس و حرم مىباشد.
قدمتمكه
مكه از روزگاران دراز و بسيار كهن و پيش از عهد ابراهيم عليه السلام شناخته شده بود.
كعبه،خانهاى براى مردم،حتى پيش از ابراهيم بوده و اين چيزى است كه در بسيارى از منابع اسلامى آمده است. 2
ترديدى وجود ندارد كه اين شهر،به عنوان بخشى از سرزمين عرب،شاهد كوچهايى از مردمان متنوع و مختلف بوده است كه امروزه امكان تعيين چگونگى آن را نداريم؛زيرا منابع موجود در اين باره چندان قابل اعتماد نيست،آن گونه كه بتوان هرآنچه را نوشته و گفتهاند پذيرفت؛چرا كه نويسندگان آن آثار،غالباً در دوران اسلامى