73ياقوت مىگويد:از مردم حجاز كسانى هستند كه نه نجدى هستند و نه غورى.اينان انصار و مزينهاند و آن گروه از كنانه كه به آنها درآميختهاند.
كسانى كه ميان خيبر و عرج جاى دارند و نيز در حره.چون از عرج و ذات عرق فرود آيى در تهامه هستى.
اصمعى گويد:اگر از حرۀ شوران و حرّۀ واقم و حرة النار بگذرى و همه منازل سليم را پشت سر نهى،همه اينها جزء حجاز است.البته اين تعريفى بر اساس زمينشناسى است زيرا فقط به مناطق آتشفشانى اشارت كرده است.
حربى گويد:زمين جهينه و قبليّه همه از حجاز است و عمر بن شبه از محمد بن عبد الملك روايت كند كه حجاز را دوازده دار است:مدينه،خيبر،فدك،ذو المروه،داربلى،دار بعضى از هوازن و همۀ سليم و همۀ هلال.
در حدود حجاز در بعضى از منابع آمده است كه اصمعى گويد حجاز محدود است از يك طرف به بطن نخل و بلندى رمّه و حرّۀ ليلى و از طرف ديگر به شام و شغب و بدا و از طرف سوم به تهامه و بدر و سقيا و رهاط و عكاظ و از سمت چهارم به سايه و ودان.
ابن فضاله گويد كه حد شام آن سوى تبوك است از حجاز و فلسطين نيز چنين است.
و از مدينه به سوى راه كوفه تا رمه حجاز است و آن سوى آن نجد است تا سرزمين عراق.آخر راه بصره تا بطن نخل حجاز است و آن سوى آن تا مرز بصره حجاز است و از مدينه تا راه مكه تا برسد به مهبط الدم حجاز است و آن سوى آن تهامه است تا مكه تا جده تا ثور و بلاد عك تا جند تا عدن ابين همه سرزمينهاى پست و از تهامه است ضريه و يمامه از نجد است و سرزمين جهينه و قبليه سراسر حجاز است.
فاسى آراء محققان در باب حدود حجاز را خلاصه كرده است و گويد بايد گفت:آنچه در اين كتاب دربارۀ حجاز-مكرر-از آن ياد شده،اين است كه مكه و مدينه و يمامه و روستاهاى اطراف آن از حجاز است و شافعى در كتاب الامّ نيز چنين مىگويد:بندنيجى نيز از او چنين روايت كرده است.
در اين كه«آيا يمن جزء حجاز است؟»دو قول است:
بعضى گويند كه تبوك و فلسطين از حجاز است و بعضى گويند حدود حجاز ما بين دو كوه طى تا راه عراق است.و آن را حجاز گفتهاند،زيرا فاصله است ميان تهامه و نجد.اين