17نمىتوانستم توصيف حقيقى آنچه را كه ديده بودم و آن لذّتها را كه بر قلبم مىنشست به شما بازگو نمايم.
در آن هنگام بود كه آرزو مىكردم كاش عكاس ماهرى بودم و مىتوانستم تمام آن مناظر و لحظات را به تصوير بكشم و همراه با توصيف خود،صورتى از آن ديدنيها را به شما بنمايانم.
آنگاه كه از سفر حجّ اول مراجعت كردم.از ساعات فراغت خود استفاده برده، كوشيدم تا سرانجام به آرزوى خود برسم و توانستم هنر عكاسى را ياد گرفته و خود را براى سفر حج بعدى آماده كنم و بتوانم به همراه يادداشتهايم،عكسهايى برداشته و به نظر شما خوانندگان كتاب خاطرات سفر خود برسانم.تا آن كه خداوند بر من منّت نهاد و بار ديگر در سال 1320 ه.(1903 م.)به عنوان«امير الحاج»تعيين گرديدم و با خود عهد نمودم كه در اين راه،آنچه را كه ديده و يا شنيدهام به قلم آورم و از مناظرى كه مىتوان عكس گرفت،عكس بيادگار بگيرم و بدين گونه آگاهيها و راهنماييهاى بيشترى را به خوانندگان ارائه دهم.آنچنان كه خود را در آن مكانهاى مقدس فرض نماييد.همچنين خداوند براى سوّمين بار بر من منت نهاد و در سال 1321 ه.(1904 م.)نيز به عنوان امير الحاج مشرّف شدم و باز پس از آن،براى چهارمين بار،حج خود را با منصب امير الحاج در سال 1325 ه.(1908 م.)به جاى آوردم.اين چهار سفر حج،توفيق و موهبتى بود كه به اينجانب شد كه لازمۀ آن شكر و سپاس فراوان از درگاه خداوند مىباشد.
اين نوشتهها،تمامى ديدهها و شنيدههاى من است كه آراسته و بىپيرايه براى شما مسلمانان به ارمغان آوردهام.اين سفرهاى مصوّر،خود آنچنان بود كه هر كدام را از ديگرى متمايز مىساخت.همچنين از خوششانسىام در سفرها اين بود كه وقتى از مكه به مدينه حركت مىكردم،همواره راهى را انتخاب مىكردم كه از راه قبلى متفاوت بود و بدينگونه در اين سفرها به اطلاعات و آگاهيهاى گرانسنگى،دربارۀ سرزمين حجاز دست يافتم كه تصور نمىكنم بتوان نمونه اين اطلاعات كامل و جامع را در ديگر نوشتهها يافت.تلاشى زياد و هزينهاى فراوان صرف كردم تا بتوانم شرح كامل و وافى از مهد نبوّت و منزلگاه وحى و قرآن و سيرۀ پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله و اماكن متبركهاى كه بدان