25بعضى از همراهان سفر بود.
چه بسيار كسانى كه با شنيدن يك پرسش يا شبهه بدون اينكه كوچكترين اطلاعاتى از مبانى دينى خود داشته باشند، احساس ضعف مىكردند.
سپس آن گاه كه آن استاد معنوى كاروان، محقق و روحانى بيدار و آگاه با اشارهاى كوتاه از اطلاعات جامع خود، پاسخشان مىداد، دوباره نور اميد و باورمندى را در چهرهشان مىديدم.
به همين دليل، با خود فكر كردم با وجود اين همه شخصيتها و مراكز اعتقادى در جمهورى اسلامى ايران، چرا بايد اين قدر از مكتب خود بى خبر باشم؟ تازه بى خبرى و كوتاهى خود را هم به حساب كاستى مكتب تشيع مىگذاريم. چرا بايد من به عنوان يك سرباز مكتب تشيع، به علوم نورانى اهل بيت عليهم السلام تجهيز نشوم؟
با خود گفتم اگر آن روحانى با ما نبود، چه اتفاقى مىافتاد؟
از اين رو، پس از بازگشت از سفر حج، عزمم را جزم كردم و اطلاعات لازم را تا آنجا كه توانستم، از گوشه و كنار به دست آوردم و به بى ريشهگى و بى اساس بودن آن شبههها پى بردم.
نمىدانى چه قدر برايم لذّت بخش و افتخار آفرين است كه از فرزندان و پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام هستم و از پايههاى اعتقادى مستحكمى برخوردارم. مانند كوهى راسخم و چون بيدى نيستم كه به هر بادى بلرزم و به هر صدايى كه از گوشه و كنار مىشنوم، پاسخ مثبت دهم.