23نمىبريم. خوشا به حال آنان كه اين تلنگرها را از ياد نبرند و آن گاه كه فرصت لازم را يافتند، در پى اصلاح خويش باشند.
البته اينكه مىگويى فرصت نداريم، اشتباه است. هنوز نعمت عمر داريم و نور هدايت فرا راهمان روشن است ولى مشكل اينجاست كه متأسفانه ما از فرصتهاى طلايى بهره نمىگيريم و زود ضعفهاىمان را از ياد مىبريم و به كارهاى غير ضرورى مشغول مىشويم تا زمان ديگرى در موقعيت قرار گيريم و باز هم فرصت بخواهيم.
هادى! يك چيز خيلى مهم است و آن اينكه براى جبران ضعفها نبايد به انتظار فرداها نشست. بايد دم را غنيمت شمرد. از همين حالا بايد آغاز كرد. هنوز فرصت باقى است، مىتوان حداقلهاى لازم را براى سفر به دست آورد. هميشه جوينده يابنده است. بايد اهم و مهم كرد و به مسائل اساسىتر و پرسشهاى مهمتر بيانديشى.
پرسشهايى را كه در اولويت دوم و سوم قرار دارند، مىتوان در برنامههاى فردا قرار داد.
با خود انديشيدم كه محمد چه قدر متين و منطقى صحبت مىكند. به راستى كه دوستان خوب، بهترين نعمتهايند. پيش خودم از داشتن چنين همراهى، احساس غرور مىكردم.
پس به او گفتم: آقاى دكتر محمد! پس مىتوانى يك واكسن اعتقادى با دوز و مقدار پايين به من و همراهانم بزنى. اگر محتوياتش زياد باشد، پردههاى مغزم متورم مىشود. همان طور كه در واكسنهاى معمولى با دوز