25نمىتواند مصداقى براى «غلو» باشد. اگر چه در اين ميان، از باورهاى سخيفى چون اعتقاد به الوهيت على (ع) نيز سخن به ميان مىآورند كه هر چند مصداق مسلّم «غلو» و زيادهگويى است، امّا دامان شيعه از آن پيراسته است. شيعه هرگز كسانى كه چنين انگارههاى كفرآميزى داشتهاند را در خود ندانسته و به خود راه نداده است، لذا داخل دانستن غاليان در مذهب شيعه خبطى آشكار و خطايى بس فاحش است.
ترديدى نيست كه اهل بيت(عليهم السلام) خود را بندگان خداوند بلندمرتبه و جانشينان پيامبر او (ص) مىدانستند و با هر باورى كه معارض اين حقيقت بود به شدّت مقابله مىفرمودند. شدّت برخورد آن بزرگواران با غلو و غاليان در احاديث فراوانى نمود يافته كه برخى از آنها را صاحب «وسائل الشيعة» تحتباب «حكم الغلاة و القدرية» گرد آورده است. 1
با اين حال، نسبت دادن غلو به شيعيان اختصاصى به اهل سنّت نداشته و در ميان خود شيعيان نيز در ارتباط با يكديگر وجود داشته است.
با اين وصف، به نظر مىرسد كه بايد براى اين اختلاف نگرشها كه در عمل به اختلاف مذاهب اسلامى و حتّى اختلاف پيروان يك مذهب انجاميده است، چارهاى انديشيد. به نظر نگارنده، بهترين