20هر آنچه در صفات اوست، نمونهاى از صفاتِ رسولاللّٰه است.
با اينكه پيامبر به همه محبّت داشت، او محبوبترين شخصيت در قلب مطهّر پيامبر بود.
اين كتاب، از آن بانوى بزرگ (فاطمه) سخن مىگويد... بانويى كه از پرتو وجودش دودمان و نسل شريف رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله شكل گرفت و ماندگار شد. آن شخصيت بزرگى كه سيره، تاريخ و شيوۀ زندگىاش بخش مهمى از سيرۀ مصطفى صلى الله عليه و آله و اسطورۀ اسلام بود. او در كنار پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، در مقابل دشمنان ايستاد و همراه با او مبارزه كرد و پذيراى رنج مبارزه شد و اصرار ورزيد تا هر چه را در توان دارد، با اشارۀ آن حضرت در خدمت وى به كارگيرد و پس از مرگ مادر، يار و پرستارِ پدر باشد. (رحمت و رضوان خدا بر همۀ آن خاندان باد).
سخن گفتن از تاريخ حياتِ فاطمه عليها السلام در حقيقت به نمايش گذاشتن بخش بنيادين تاريخ امّت اسلام است، از نخستين رنجهاى رسالت، مبارزات سالهاى اوّليه در مكه و ظلم و ستم قريش؛ قساوتهاى قريش، شكنجههاى قريش [ نسبت به پيامبر و يارانش] و اينكه فاطمه چگونه در كنار پدرخويش، شجاع، قدرتمند، پايدار، مطيع، باادب، امانتدار و نگاهبان ايستاده بود.
از اينرو كتاب خود را به سخن گفتن از فاطمه اختصاص دادم و قصد دارم تا براى نسل جوان، از زندگى آن حضرت به بحث بپردازم و تاريخ زندگى او را، در فترتهاى تاريخىِ آغازينِ دعوت - در آن دنياى تاريك - با رنجهاى سنگينِ آن پيوند دهم؛ دورانى كه پيامبر از آن عبور كرد در حالى كه به جهاد در راه خدا و اعلاى كلمۀ توحيد پرداخت و با صبر و پايدارى، رسالت را ابلاغ و امانت را ادا كرد و به خير و صلاح امّت مىانديشيد و در راه خدا جهاد مىنمود، تا هنگامى كه خداوند سبحان اجازۀ هجرت به مدينه را به حضرتش داد و دور جديدى از رسالت را در آن زمانِ خاص به پايان برد، تا به ديدار حق شتافت و در حالى كه امانت را ادا كرد و رسالت را ابلاغ نمود، در نصيحتِ امّت و جهاد در راهِ خدا كوشيد تا به لقاء اللّٰه پيوست.
بنابراين، آنگاه كه در كتابِ خود، از فاطمه سخن مىگويم، با تمام توان مىكوشم