4نمىگفت و مىفرمود: «از نشانههاى دانايى آدمى اين است كه در مسائل بيهوده، اندك سخن گويد». نه بسيار كمسخن بود و نه پرگو. هنگام حرف زدن، دهان را كاملاً باز نمىكرد و زمانى كه سخن مىگفت، شنوندگان سرشان را پايين مىانداختند و چنان آرام بودند كه گويا پرندهاى بر سرشان نشسته است و چون خاموش مىشد، آنان حرف مىزدند. به پُرگويان هشدار مىداد و مىفرمود:
هركه گفتارش بسيار باشد، اشتباهش بسيار شود و كسى كه اشتباهش زياد باشد، گناهانش بسيار گردد و هركه گناهانش بسيار باشد، دوزخ براى او شايستهتر است. 1
آن حضرت هيچگاه با نهايت مرتبه عقل و فهم خويش با كسى سخن نگفت و مىفرمود: «ما پيامبران، مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهم آنان سخن بگوييم». 2
رسول الله صلى الله عليه و آله ، نمونه كامل تجلى اين هنر و ادب است؛ سخنش عميق، بامحتوا، زيبا، سنجيده و مختصر بود و اضافهگويى و كاستى در سخن ايشان يافت نمىشد. آداب سخن را كاملاً رعايت مىكرد، شمرده و آرام سخن مىگفت و در گفتارش صراحت لهجه داشت. در سخن گفتن سطح درك و فهم مخاطب را همواره در نظر داشت. او فصيحترين سخن را داشت و لحن سخن او جالب، جذاب و شيرين بود. با صداى كوتاه سخن مىگفت و كسى را با سخن نمىرنجاند. نعمت را هر چند ناچيز، گرامى مىداشت و از آن بدگويى نمىكرد.
سخن از ترسيم سيماى آفتاب است؛ نور و درخشش او چشمها را خيره و دلها را مىربايد؛ آفتابى كه دل و جان هر آزادهاى با آن آشناست. اين مجموعه، رشحهاى