29
تجديدكنندۀ بناى كعبه
ابراهيم(ع) در سرزمين «اور»، در بينالنّهرين مىزيست. او با نمرود و نمروديان، و البتّه، با بتها و با باورهاى مشركانۀ آنان به مبارزه برخاست. در اين مبارزه، نمونههايى بسيار زيبا و منحصر به فرد از توحيدگرايى و خلوص و ايمان و باور و عبوديّت و دلدادگى به حضرت احديّت و دلسوزى براى انسان و انسانيّت را به نمايش گذاشت، تا جايى كه از سوى خدايش به عنوان اسوۀ عالميان معرّفى شد: قَدْ كٰانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرٰاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ ؛ «براى شما مؤمنان بسيار پسنديده و نيكو است كه به ابراهيم و اصحابش اقتدا كنيد.» 1 او گام به گام و مرحله به مرحله، به اثبات وجود پروردگار يگانۀ عالميان و باور خويش به وحدانيّت او و فانى بودن همۀ قدرتها و دعوت مردم به توحيد پرداخت. اين روند در آيات 76 تا 79 سورۀ انعام شرح شده است، كه اجمال آن چنين است: «چون شبِ تاريك نمودار شد، ستارۀ رخشانى ديد، گفت: اين پروردگار من است! پس چون آن ستاره غروب كرد و نابود شد، گفت: من چيزى را كه نابود گردد به خدايى نخواهم گرفت. پس چون ماه تابان را ديد، باز (براى هدايت قوم) گفت: اين خداى من است! وقتى كه آن هم نابود شد، ماهپرستان را متذكّر ساخت كه آن نيز خدا نباشد، و گفت: اگر خداى من مرا هدايت نكند همانا كه من از گروه گمراهان عالم خواهم بود. 2 پس چون