39شافعى در مورد زكات، به معتبر بودن حدّ نصاب دويست درهم، اشاره كرده. 1 و ديگران بر اين عقيده اند كه، «معادن، به منزلۀ گنجهاى نهفته اند و به آن ها خمس تعلّق مى گيرد.» 2
جاى ديگر شافعى گفته است: «اگر آن چه از معادن، به دست آمده كمتر از مقدار نصابى است كه زكات بر آن واجب مى شود و يا آن چه به دست آمده غير از طلا و سكّه باشد، بنا به گفتهاى: به آن خمس تعلّق مى گيرد هر چند در آن ظرفى سفالين وجود داشته باشد يا به اندازۀ بهاى درهمى و يا كمتر از آن ارزش داشته باشد. از اين رو، براى من اين مسأله روشن نيست كه آن را بر كسى واجب سازم و يا او را مجبور به انجام اين كار نمايم و اگر خود، يابندۀ اين گنج بودم، هر چه بود و بهاى آن به هر اندازه مى رسيد، خمس آن را مى پرداختم.»
عمر بن عبدالعزيز و مالك و اوزاعى گفتهاند: «اگر كيسۀ زرى يكجا به دست آيد و يا در اثر سيل در آبرُفت