64اگر اين محبت دوجانبه باشد، ارتباط بين «زائر» و «مَزور» قوىتر و عيانتر و بىپردهتر خواهد شد و زائر، چهرۀ محبوب را بىواسطه خواهد ديد و به فيض ديدار و فوزِ لقاء نائل خواهد شد.
چنين نمونههايى از عالمان بزرگ شيعه و از اولياءالله، فراوان مشاهده و نقل شده است. حضور و تشرف مقدس اردبيلى در حرم مولا على(ع) براى حلّ مشكلات علمى، معروف است. به نقلِ محدّثِ قمى:
«...مقدّس اردبيلى از ساكنين حرم اميرالمؤمنين، نجفاشرف بوده و هرگاه مسألهاى براى او مشتبه مىشده، در شبها خود را به ضريح مقدس مىرسانيده و جواب مىشنيده و گاهى بوده كه آن حضرت، او را به حضرت صاحبالأمر -روحىفداه- حواله مىفرموده، هرگاه آن امام بزرگوار در مسجد كوفه تشريف داشته...». 1
وقتى چنين رابطهاى حكمفرما باشد، بيقرارى در وقت زيارت و التهاب درونى هنگام حضور يافتن در كنار مرقد مطهر امامعلى(ع) امرى عادى مىشود و اگر چنين نشود جاى تعجّب است.
بىاختيار شدن هنگام تشرّف به حرم و دل را به دلدار سپردن و انقلاب روحى پيدا كردن و مجذوب مقام و معنويت امام شدن، از ويژگىهاى زائرى است كه به نهايت معرفت و اوج شناخت و حدّ اعلاى عشق و شيفتگى رسيده باشد.
در حالات علماى بزرگى همچون شيخآقا بزرگ تهرانى، علاّمۀ امينى، مرحوم آشتيانى و ديگران، اينگونه حالات روحى نقل شده است. حتى گاهى اين جذبه و شوق و انقلاب روحى تا حدّى است كه زائر نمىتواند وارد حرم شود و برق تجليات الهى كه از طريق اهلبيت و امام معصوم و واسطههاى فيض الهى مىرسد، زائر عارف را مىگيرد و بىاختيار مىكند. چنين احساس مىكند كه زيارت، در حال حيات اوست. در ديدار، حالتى پيدا مىشود كه گويا مىبيند و مشاهدۀ حضورى دست مىدهد، اين حالت را از نوع و كيفيت زيارت و خصوصيات تشرف عالمان فرزانه مىتوان دريافت.