345
6. اذن دخول
خواندن «اذن دخول» هنگام زيارت، يكى ديگر از آداب است. اين اقتضاى ادب است كه بىاجازه وارد حريم حرم نشويم و با خواندن اذن ورود، هم اداى احترام كنيم، هم دل را آمادهتر سازيم. اينكه در آغاز اين بخش، از قول شهيد اول نقل شد كه زائر، بر درگاه حرم بايستد، دعا كند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعى احساس كرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود و گرنه، بهتر است كه براى ورود، زمان ديگرى را انتخاب كند كه رقت قلب و خشوع حاصل شود، 1 براى اين است كه غرضِ مهمتر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمتِ نازله از سوى خدا برخوردار شود.
دقت در متنِ «اذن دخول»هاى روايت شده، آموزندۀ نكاتى است كه در افزايش ايمان و معرفت و توجه زائر نسبت به موقعيتى كه در آن قرار دارد و كسى كه به زيارتش آمده، مؤثر است. حضور در اعتاب مقدسه با توجه به اين حقايق و معارف و فضايل، زمينهساز فيض بيشتر در زيارت است.
در روايت است، هنگام زيارت حضرترسول9 و هريك از معصومين: اينگونه اذن دخول بخوان:
«اَللّ-هُمَّ انّى وَقَفْتُ عَلى باب مِنْ ابْوابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ وَآلِ نَبِيّكَ...».
خداوندا، بر درگاه يكى از خانههاى پيامبر و دودمان پيامبر ايستادهام، خدايا، مردم را از اينكه بىاجازه وارد خانۀ پيامبر شوند منع كردهاى. من به حرمتِ پيامبرت در حال غيبتش مثل حال حضور و حياتش عقيدهمندم و مىدانم كه فرستادگان تو زندهاند و نزد تو روزى مىبرند، جايگاه مرا در اينجا و اين لحظه مىبينند و سخنم را مىشنوند. پروردگارا، ابتدا از تو اذن مىطلبم، سپس از پيامبرت، و از جانشين تو كه اطاعتش بر من واجب است، اجازه مىخواهم كه در اين لحظه وارد خانهاش شوم، از فرشتگان گماشته به اين بارگاه مقدس هم اذن مىطلبم، به اذن خدا و رسول و خلفاى او و اذن همۀ شما وارد اين خانه مىشوم و جوياى تقرّب در پيشگاه خدايم... . 2