320را بياكند و در كوهها و هامونها و دشتها و جنگلها و نهرها و درياها و در آبادىها و شهرها و روستاها و دِهها، در همهجا و همهچيز بگسترد و همهجا و همهوقت، خونها را به جوش آورد و نهضتها را شكل داد. اين اشعار است كه همهجا را كربلا كرده است و همه ماه را محرّم و همه روز را عاشورا و همين شعار است كه بر پرچم شورشيان دوران شورش بزرگ، شورشِ مهدى7 نيز نقش خواهد بست». 1
پس دوستداران او هم كه در مقام زيارت مىايستند و او را به اين صفت مىستايند و آرزومند جهاد در ركاب او براى خونخواهى سيدالشهدا و همۀ شهيدان مظلومند، بايد در موضع و تعهد اجتماعى چنين باشند، يعنى خونآشنا و دشمنستيز و حقطلب و پا در ركاب و سلاح بر كف!...
9. در ركاب اماممهدى7
حكومت عدلگستر حضرتمهدى7 زيباست، درك آن دوران گرانقدر، سعادت است و آرزوى ديدار آن ايام، ارزشى والاست. آرزوى حضور در عصر ظهور و رجعت يكى از خواستها و آرمانهاى زائر است كه در زيارتنامهها آمده است، از جمله در زيارتهاى خاصّ آن امام. انتظار براى آن دوره، عبادت است، البته انتظارى تعهدآفرين و عملزا و زمينهساز. در «زيارت جامعه» مىخوانيم:
«مُعْتَرِفٌ بِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ، مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِكُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ...». 2
من شما را به امامت مىشناسم، به بازگشت شما باور دارم، منتظر حكومت شما و چشم به راه دولتِشمايم.
چشمانتظار تشكيل دولتِ مهدى7 بودن، از تلاش و جهاد براى زمينهسازى آن حكومت، جدا نيست. هم بايد زمينهچينى و تمهيد مقدّمات براى آن روزگار كرد، هم در عصر امام، بايد در دولتِ او خدمت و فعاليت داشت، و هم در ركابش، حتى براى بذل جان آماده بود.