292راندن كسى از جمع خويش، تعبير لعن بهكار مىبردهاند. 1
لعنت خدا نسبت به مردم، در آخرت به معنى عقوبت است و در دنيا بهمعناى بريدگى يك انسان از پذيرش رحمت و توفيق الهى. و لعنت انسان نسبت به ديگرى، به مفهوم نفرين و دعا به زيان اوست. 2
اين راندن به خشم و درخواستِ دورباش از رحمت خدا در دنيا و آخرت، اين نفرت و نفرين مقدّس كه در زيارتنامهها از زبان زائر بيان مىشود، اعلام برائت و بيزارى و بيان موضع مخالف با ناپاكان و تبرّى نسبت به اهل ستم و فساد و طغيان است.
لعنت، نشان اوج انزجار و تنافر است، كه در مرحلۀ عملىاش به پيكار و مبارزه مىانجامد.
گرچه لعن، در زيارتنامهها هرگز به اندازه «سلام» نمىرسد، ليكن در حدّ خودش فراوان بهكار رفته است. از انبوه فقرات زيارتنامهها، به چند نمونه كه مخاطبانِ لعنت و متعلقان آن را بيان مىكند، اشاره مىكنيم.
در زيارتى كه امامصادق(ع) به «يونس بن ظبيان» و... آموخته است، خطاب به سيدالشهداء(ع) مىخوانيم:
«...لعنت باد بر امتى كه شما را كشتند، و با شما به مخالفت برخاستند و ولايت شما را انكار كرده، بر شما تاختند، و امتى كه (در صحنۀ حق و يارى شما) شاهد بودند ولى به شهادت نرسيدند...». 3
در زيارت ديگرى كه امامصادق(ع) به «حسن بن عطيه» آموخته است، مىخوانيم:
«...خدايا! لعنت كن كسانى را كه فرستادگانت را تكذيب كردند، كعبه را ويران ساختند، كتابت را سوزاندند، خونهاى دودمان پيامبرت را ريختند، در سرزمينهايت فساد كردند و بندگانت را به ذلت نشاندند...». 4