233سفر حج، به كربلا آمد و بر حسين(ع) سلام گفت و قبر او را بوسيد و گريه كرد و گفت:
«اى سرور من! به جدّ و پدر، و به مادرت زهرا سوگند! و به شيعيان و خاندانت، به همه سوگند، غذاى خوب نخواهم خورد تا اينكه از قاتلان تو انتقام بگيرم». 1
و به دنبال همين زيارت، كه تجديد عهد خونين و ميثاقِ نهضت بود، در سال 66هجرى، قيام خويش را شروع كرد و با دست گرفتن حكومتِ عراق، از قاتلان حسين(ع) و مسبّبين آن جنايات، به بهترين وجهى انتقام گرفت.
نمونۀ ديگر، قيام «زيد بن على»، فرزند امامسجاد(ع) است.
به تعبير استاد محقق، باقر شريف القرشى، در مجلۀ «اجوبة المسائل الدينيه»:
زيد بن على، در خانهاى پرورش يافت كه، از آن لحظه كه چشم خود را گشود، بدنهايى را ديد كه از درد و اندوه، آب شده بود، آنچه شنيد، صداى گريه و ندبه از عمههايش بود كه بر حسين(ع) مىگريستند و مظلوميت او را بر مىشمردند و حوادث جانگداز را بازگو مىكردند، و پدرش امامسجاد(ع) را مىديد كه غم، دلش را مىفشرد و همواره بر پدرش مىگريست و محزون بود...». 2
شخصيّتى بزرگ همچون زيد بن على، كه در آن دوران خفقان باز مىزيست و در انديشۀ قيام بر ضد امويان بود، از كربلاى حسينى الهام مىگرفت و تربت شهيد، سرمايۀ معنوىِ او و همراهانش در انقلاب بود.
الهامبخشى «كربلا» را براى مبارزان، از سختگيرىهاى پس از قيام نسبت به زيارت مىتوان فهميد، كه از سوى سلطۀ جابران اعمال مىشد. پس از خروج و قيام زيد بن على بن الحسين در كوفه و شهادتش در سال 121، منع و مراقبت و كنترل زيارت حسين(ع) در كربلا زيادتر شد و هشام بن عبدالملك، مأمورانى را براى كنترل گماشته بود. 3 اين كنترل زيارت قبر حسين، پس از يك حركت و نهضت خونينى كه انجام