55است كه در اين منطقه رخ داد و به «احزاب» يا «خندق» مشهور شد.
اين جنگ در سال پنجم هجرى به وقوع پيوسته است.
زمانى كه پيغمبر از تدارك حملۀ دشمن آگاهى يافت، به مشورت با ياران خود پرداخت و گفتهاند كه بنا به پيشنهاد سلمان، مسلمانان درجايى در غرب كوههاى سلع موضع گرفتند؛ بهگونهاى كه كوههاى سلع در پشت آنها، سدّ دفاعى طبيعى ايجاد كرد و در مقابل نيز خندقى حفر كردند و بر آن آب بستند كه دشمن نتواند از آن بگذرد.
طول اين خندق را از مناطق شمالى مدينه تا نواحى غربى ذكر كردهاند؛ بهطورى كه در شمال، تا منطقۀ احُد را در بر مىگرفت. به اين ترتيب دشمنان اسلام وقتى به مدينه رسيدند، خود را در مقابل خندق يافتند.
كفار در ابتدا به دنبال راهى براى گذشتن از خندق مىگشتند و در بعضى از قسمتها نيز عدهاى از آنان موفق به گذشتن از خندق شدند، ولى به فاصلۀ كوتاهى مورد حملۀ مسلمانان واقع شده و به هلاكت رسيدند.
از كسانىكه توانستند از خندق بگذرند و در برابر مسلمانان به رجز خوانى بپردازند عمرو بن عبدِوَدّ بود كه داستان قتل او به دست على عليه السلام و شادى پيغمبر صلى الله عليه و آله از اين پيروزى، داستانى است معروف.
پيامبر صلى الله عليه و آله در فضيلت مبارزۀ حضرت على عليه السلام در اين