10اشاره مىكند.
با توجه به رواياتى كه در پيش اشاره شد، بايد گفت پيشينۀ تاريخى مراسم حج، ريشه در حيات دينى و معنوى آدم و انبياى الهى دارد و در ميان اقوام و ملل و جوامع و امم، آنان كه مؤمن به نبوت بودند اين مراسم را در جهت اقتداى به انبيا انجام مىدادند و كيفيت برنامۀ آنان همان برنامۀ پيامبران بود.
اين معنا را نيز نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه حاكيمت نبوت به خاطر دورى مردم از انبيا و تسلّط زورمداران بر مردم، ضعيف مىشد، رؤساى قبايل يا حاكمان ظلم پيشه برگزارى مراسم را، به صورتى كه مىخواستند جهت مىدادند و در آيين حج به اقتضاى هواى نفس خود كم و زياد ايجاد مىكردند و يا برنامههايى را كه رنگ و بوى الهى نداشت به مراسم مىافزودند و از اين رهگذر، از زحمات مردم و انجام مناسك، سوء استفاده مىكردند!
حكمت تشريع مناسك حج
آدمى به واقعيات معنوى و حقايق روحى و برنامههاى عالى اخلاقى و تبادل افكار و بيان دردهاى باطنى و ظاهرى خود و يافتن راه حل مشكلات فردى، اجتماعى،