78اهل سنت نيز از يكسوى وجود «محدث» در فرهنگ اسلامى را پذيرفتهاند و از سوى ديگر همين تصويرى را كه براى «محدث» از روايات شيعى آوردهايم در منابع تفسيرى و روايى آوردهاند. بنابراين عنوان «محدث» - برخلاف آنچه برخى از فاضلان اهل سنت پنداشته و يا كوشيدهاند بر پندارها بدهند 1 - چيزى نيست كه شيعه آن را ساخته و پرداخته و پيشوايانشان را بدان ستوده باشند. باور به اين عنوان در ميان مذاهب اسلامى همگانى بوده و روايات و نصوص آن نيز در منابع فريقين آمده است. علامۀ امينى در اين باره نوشتهاند:
«دانشمندان شيعه وسنى همگى قائل به وجود «محدث» در اسلام مىباشند و معتقدند كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله يقيناً بشرى «محدث» (الهامگيرنده و گوش فرادهنده به حديث فرشتگان) بايد وجود داشته باشد؛ انسانى كه تمام گفتار و كردارش مطابق فرامين الهى و مورد تصديق و تصويب خدايى است. هم صحبت و همراز چنين فردى، آن فرشتهاى است كه واسطۀ فيض از جانب خداست و شخص محدث آنچه دستور مىگيرد با كمال فرمانپذيرى به آن عمل مىكند. اعتقاد شيعيان اين است كه ائمۀ اطهار همگى «محدث» مىباشند، دانشمندان سنى نيز قائلند بر اين كه بعد