65خوردن حاكميت برخلاف آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله با تكيه بر وحى الهى رقم زده بود؛ و به «تنْكشيدن جامۀ خلافت كسى كه آن جامه بدان قامت سخت ناراست بود» فاطمۀ اطهر عليها السلام براى احقاق «حق خلافت» و «خلافت حق» بپا خاست و در اين راه چونان وظيفهاى الهى بسى كوشيد؛ از آن سوى حاكمان و سياستآفرينانى كه حاكميت را بدانگونه كه مىخواستند و انديشيده بودند، رقم زده بودند با آن «طاهرۀ مطهره» مقابله كردند، به ستيز برخاستند، ستم روا داشتند، بر پيشاروى خانهاش خار و خاشاك اندودند و بر درب خانهاىكه هنوز پژواك پيك وحى را بهروشنى در خود داشت، آتش ريختند. شگفتا كه بر اين همه دژمانديشى، سيهرويى و بىپروايى، افتخار هم كردند. فاطمۀ اطهر عليها السلام كه ديد در برابر «قوه قاهره» حكومت و منطقِ «اصالت قهر و غلبه» نمىتواند كارى كند، و «آب رفته بر جوى باز نمىگردد» و به تعبير بيدارگر و تكاندهندهاش:
«آنان كه روزگارى با عرب درافتاده بودند و رنج كارزار به جان خريده بودند و با امتها به رزم برخاسته با پهلوانان نبرد كرده بودند... اكنون ميراث پدر گرامى زهرا را به تاراج مىديدند و خودش را ستمروا شده ،شمشير به نيام كرده فرياد دادخواهى زهراى اطهر را پاسخ نمىگفتند... چون خوارى با وجودشان سرشته و نيرنگ بر دلهايشان چيره