21با يادآورى اين نكته كه دربارۀ مصحف بايد مسائل زير روشن شود:
1. چگونگى و چيستى آن؛
2. املاكنندۀ آن؛
3. نويسندۀ آن؛
4. سرنوشت آن؛
5. اندازه و حجم آن.
واژۀ «مصحف» در ادب عربى
قبل از هر چيز بر اين نكته تأكيد كنيم كه عنوان «مصحف» هرگز نبايد اين پندار را به وجود بياورد كه اين عنوان، عنوانى است همسوى با آنچه در آن روزگاران بوده است؛ مانند مصحف عبداللّٰه بن مسعود، مصحف عايشه، مصحف ابىبن كعب و... و مآلاً كسى بر پايۀ برخى نقلها - كه پس از اين خواهيم آورد - دربارۀ آن بر طبل اتهام كهنه و بىاساس عليه شيعه بكوبد، كه شيعه با باور به «مصحف فاطمه» به تحريف قرآن باور داشته و چنين مىپندارد كه بخشى از قرآن از ميان رفته است.
بارى، بر اين نكته تأكيد مىكنيم كه نه به لحاظ لغت و نه اصطلاح عالمان و مفسران «مصحف» عَلَم براى «قرآن كريم» نبوده است. اين واژه به «قرآن» نيز اطلاق مىشده است؛ به ويژه در روزگارانى واپسينتر از صدر اسلام.
«مصحف» براساس گزارش لغويان، مجموعهاى از