38ابنالحسين عليهما السلام راهنمائى كردند و حضرتش فرمود:«بايد خاكها به جاى خود برگردد.»حجاج از مردم خواست تا آنچه از خاك برداشتهاند برگردانند.چون چنين كردند امام پيش رفت و اساس خانه را نهاد. 1 از اين پس تا سال 132 كه مكه در ادارۀ امويان بود حاكم اين شهر از جانب خليفه دمشق تعيين مىشد و در طول خلافت امويان بيست و هفت تن به اصالت و يا به نيابت حكومت مكه را يافتند.در دورۀ عباسيان از سال 132 تا سال 306 حاكم مكه از جانب بغداد معين مىشد. 2و گاهى حاكمى از وضع آشفتۀ بغداد استفاده مىكرد و ادعاى استقلال مىنمود.
در آغاز قرن چهارم هجرى (سال 317) قرامطه كه فرقهاى از اسماعيليهاند و مركز آنان جنوب عربستان بود،بر اين شهر مسلط شدند.اين دسته كه مردمى تندخو،ماجراجو و به ظاهر اسلام بىاعتنا و در احكام شرع معتقد به تأويل بودند،مكه را ويران كردند.پس از خاموش شدن فتنه قرمطيان،و كوتاه گشتن دست آنان از شهر مكه،تقريباً مدت ده قرن (تا استيلاى آل سعود بر حجاز) خانوادههاى مختلفى حكومت مكه را به دست گرفتند،اين حكومتها بر حسب توسعۀ سلطۀ مركز خلافت بغداد،قاهره يا استانبول بظاهر از خلفاى عباسى، فاطمى و يا عثمانى متابعت مىكردند و گاه خود حكومتى