44ضمير «هُم» در «منهم» به مبدلٌمنه برمىگردد.
ابوالبقاء عِكبرى هم گفته است: 1 «مَنْ» بَدَلِ بعض از كلّ است از «اَهْله» و در «مَنْ كَفَرَ» هم دو وجه جايز است:
1. «مَنْ» موصول باشد و به معناى «الَّذى» و در محلِ نصب. فعل آن با قرينه محذوف و تقدير آن «وَ ارْزُقْ مَنْ كفر» است.
2. «مَنْ» شرطيه باشد، فعل «كفر» فعل شرط و فعل «اُمَتِّعُه» جوابِ آن، و فاء هم خود دليل است بر اين كه: فعل، جواب شرط است.
«قليلاً» هم به گفتۀ ابوالفتوح رازى 2 ممكن است صفت مصدر محذوفى باشد؛ يعنى «متاعاً قليلاً» و نيز امكان دارد كه «قليلاً» صفتِ ظرفِ محذوفى باشد؛ يعنى «زماناً قليلاً».
مكّى بن ابىطالبِ 3 قيسى (متوفّاى سال 437 ه . ق.) پيش از ابوالفتوح رازى و ديگران، با تفصيل بيشتر همين مطالب را گفته و افزوده است كه:
مجزوم نشدن فعل «فامتعه» كه جواب شرط است به علت دخول «فاء» مىباشد و نيز افزوده كه ممكن است «مَنْ» مبتدا باشد و محلاً مرفوع و فعل «امتّعه» خبرِ آن.
ابويحيى محمّد بنصُمادح التجيبى 4 (متوفاىسال 419 ه . ق.) فعل