10قال الشّاعر: «يحجّون البيت الزبرقان المُعَصْفَرا».
و در اصطلاح فقها: «الحجّ قصد البَيْتِ لِلتّقرّب الى اللّٰه تعالى بأفعال مخصوصةٍ في اماكن مخصوصة»؛ «حج زيارت كعبه با اعمال مخصوص در مكانهاى مخصوص است».
و يا به قول سيد شريف جرجانى 1: «و في الشّرع قصد بيتاللّٰه تعالى بصفة مخصوصة في وقت مخصوصة بشرائط مخصوصة».
در فقه اسلامى، حج به مجموعهاى از اعمال اطلاق مىشود كه در مكّه و اطراف آن به جا مىآورند و اقدام بدان، در صورت وجود استطاعت مالى و صحّت مزاج و امنيّت، بر هر شخص بالغ و عاقل و مكلّف، در تمام عمر يك بار واجب است.
البتّه حج منقسم است به: «تمتّع»، «قِران» و «اِفراد»، كه براى آگاهى بيشتر از اعمال و اقسام حج و امور متعلّق به آن؛ از احرام، طواف، سعى ميان صفا و مروه، رمى جمرات، قربانى و استلام حجر، به كتبى كه در بيان آداب و اعمال و مراسم حج نوشتهاند و به «مناسك حج» نامبردار است، مراجعه شود.
هدف اصلى اين نوشته، بحث لفظى نيست كه مثلاً بگوييم:
«حجّ فلاناً يحجّه حجّاً 2 قَصَدَهُ» ، كه به فتح «حاء» قصد كردن و يا مثلاً