39جا به فرياد او جواب لبّيك بگويند و به او امان دهند و موجبات ترس و وحشتش را برطرف كنند.
همين نياز است كه بشر متمدن را، وادار به تشكيل سازمان ملل متحد كرد. حالا تا چه مقدار داراى واقعيت است، كارى به آن نداريم.
به همين جهت، در عالم اسلام، اين نياز حتمى جامعۀ انسان مورد عنايت واقع شده و حضرت حق عزّوجل، خانۀ كعبه را بعد از جعل حرمت و احترام عمومى دربارهاش، مرجع و مأمنى جهانى قرار داده و خانۀ امن مردم معرفى فرموده است، تا نتيجه آن باشد كه امّت اسلامى - كه نهايت درجۀ احترام و ستايش براى آن خانه قائلند و صبح و شام و در خلال ساعات شبانهروز چندين بار، رو به كعبه مىايستند و با انجام ركوع و سجود به سمت آن و تعظيم در برابر آن، خود را طالب و دوستدار جدّى كعبه و خانۀ امن بشر و تمام لوازم و مقتضيات آن، نشان مىدهند - در هيچ شرايطى راضى نشوند كه فردى مورد ظلم و ستم واقع شود، يا كسى با ترس و وحشت و اضطراب زندگى كند.
مسلماً اين چنين ملّتى با جدّ تمام، حامى مظلومان و امانبخش وحشتزدگان خواهند بود. نهتنها در ميان خودشان هيچگونه ظلم و ارعاب، ديده نخواهد شد، بلكه در سطح سياست جهانى نيز، به عنوان يك ملت دادرس، مصلح و بهوجودآورندۀ امنيّت همهجانبه شناخته خواهند شد پس كاملاً صحيح و درست است كه كعبه، عامل ايجاد و ضامن بقاى صلح و امان جهانى است.
جَعَلَ اللّٰهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرٰامَ قِيٰاماً لِلنّٰاسِ 1،
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً 2.
بنابراين، بىشكّ و ترديد بايد گفت، حيات بشر وقتى سعيد و داراى خيرات و بركات است كه كعبه، سرِپا باشد و حج، با شرايط كاملش انجام شود.