241
18 - افضل الدّين بديل على نجّار شروانى،
(متوفاى سال 595 ه .ق.) از شعراى بزرگ قرن ششم است. خاقانى شِروانى بيش از همۀ شاعرانى كه در اين رساله مورد تحقيق و بررسى قرار گرفتهاند، دربارۀ حج سخن گفته است، مثنوى «تحفة العراقين» خاقانى را مىتوان جزو سفرنامههاى حج منظور كرد. شاعر در تحفة العراقين علاوه بر مواردى كه به صورت پراكنده؛ همانند ديگران از كعبه و زمزم و صفا و مروه و... به صورت تشبيه و استعاره و... براى مدح ممدوحين خود سود جسته، از همان لحظه كه قدم به باديۀ حجاز گذاشته، به توصيف آن مشغول شده و گفته است:
در عرصۀ باديه نَهِى روى
بيابانهاى خشك و بى آب و علف و لم يزرع و انباشته از مار و سوسمار و پوشيده از خار مغيلان، در نظر يك عاشق دلباخته و شيفتۀ ديدار با دلدار، چگونه جلوهگرى كرده است، بيابانى كه در قدم به قدمش دزدان در كمينند و قوافل را غارت مىكنند، وادى ايمنش ناميده، شنهاى روانِ بيابانهاى خشك در نظر شاعر ما همچون حوران بهشتى جلوه گرى مىكنند!
خاقانى آنگاه كه قدم به بطحا مىگذارد و شتران حاج را مىبيند و صداى زنگ آنها را مىشنود، به توصيف مىپردازد و سخنش يادآور قصيدۀ داغگاه فرخى سيستانى است، صداى زنگ شتران حاج در گوش خاقانى خوش آيند است كه آنها را به صداهاى