233
16 - اوحد الدّين محمّد بن محمّد انورى،
(متوفاى 583 ه .ق.) ملقّب به «حجّة الحق» در يكى از قراى ابيورد متولّد شده و در زمينههاى مختلف؛ مانند ادبيّات، حكمت، فلسفه، رياضى، نجوم و... مهارت داشته است. او مدّاح سلطان سنجر سلجوقى بوده و علاوه بر آن پادشاه، بزرگان ديگرى را هم مدح كرده است.
انورى از شعراى معروف قرن ششم است كه مدّتها در طوس به تحصيل پرداخته. و در اشعار خود به حجّ و كعبه و مكّه به ديدۀ احترام فراوان مىنگريسته است و در ضمن مدايح خود به آنها اشاره كرده و گاهى به حوادث تاريخى حجّ و مكّه و كعبه توجّه كرده و حتّى داستانهايى در ارتباط با حج سروده است.
معمول بر اين بوده و هست كه در سوگندها به مقدّسترين چيزها و كسان سوگند ياد مىكنند، انورى خطاب به سعدالدّين اسعد او را مدح مىكند و مىگويد:
به صلاة و زكات و حجّ و جهاد
آب زمزم با توجّه به سابقۀ تاريخى و آنچه دربارۀ كيفيّت پيدايش آن گفته شده در نظر انورى بسيار عزيز و ارزشمند است كه در ضمن مدح صدر اجل خواجه مهذّبالدّين ابوالمحاسن نصر، در ارزش آن گفته است:
ور نسيم لطف تو بر آتش دوزخ وزد
دلو چرخ از دوزخ آب زمزم و كوثر كشد
و در ستايش خاقان اعظم سلطان عماد الدين احمد چنين سروده:
لطف سبك عنات كوثر كند زدوزخ
قهر گران ركابت آتش كند ززمزم
و در مدح ركن الدّين فيروز شاه، خاك پاى او را به آب زمزم مانند كرده است:
فيروز شاه كعبۀ اقبال ركن دين
كز خاك پاى او اثر آب زمزم است
او وقتى خواجه ناصر الدّين ابو المظفّر جلال الوزراء را به داشتنِ «رحمت در عين خشم» مىستايد، خشم او را به آتش دوزخ و رحمتش را به آب زمزم مانند مىكند. 1
انورى خاك در «زينة الخوايين رضية الدين كريمة النساء خاتون» را همانند آب زمزم، صفا دهندۀ چهرۀ زائران مىداند. 2
پيامبر اكرم در اوايل دعوت خود، ناچار به ترك مكّه و هجرت به مدينه شدند و پس از چندى با پيروزى پا به مكه گذاشتند و آن را فتح كردند، پيروز شاه نيز چنان كه انورى آورده: وقتى از بلخ بيرون مىرود، پس از چندى به آن بر مىگردد. در اين قضيّه انورى بلخ را به مكّه و پيروز شاه را به حضرت محمد صلى الله عليه و آله تشبيه كرده است!
شكر يزدان را كه شد آباد و خرّم تا بهحشر
قبۀ اسلام از اين و كعبۀ اسلام از آن 3
در جاى ديگر باز همين مضمون را آورده و گفته است:
مصطفى چون زمكه هجرت كرد
انورى قاضى حميد الدّين بلخى را كعبۀ آمال و آرزوها و ياد او را با ياد خدا كه زائران در عرفات به زبان مىرانند مانند كرده است:
تو كعبۀ آمالى و در قافلۀ شكر
هر جا كه رودذكر تو گويى عرفات است 5
اين شاعر مدّاح، درگاهِ عالىِ جلال الوزراء مجد الدّين على را آنقدر مهم جلوه داده