207
از خود انداختى برون يكسو
رفته و مكّه ديده آمده باز
ناصرخسرو در قصيدۀ ديگرى به مطلع:
اى شسته سر و روى بآب زمزم
حج كرده چو مردان و گشته بى غم
ضمن اندرز گويى، گفته است: «تو عمر چهل سالۀ خود را به بهاى اندك از دست دادهاى و با مردم با حيله و نيرنگ معامله كردهاى و... امّا با اين عمل حج، پاك شدهاى. از اين پس متوجّه اعمال و رفتار خود باش. مِن بعد دست از كم فروشى و نيرنگ بازى بردار، ثروتاندوزى بخصوص از وجه حرام، پايدار نيست و خدا از آن آگاه است».
او مىگويد: «تاكنون شيطان تو را مىفريفت و خوب و بدها را در نظر تو معكوس