43امويان در دمشق،دولت عباسيان به قدرت رسيد و«سفاح»تمامى امويان را تعقيب كرده و به قتل مىرسانيد.عدّۀ كمى از امويان موفق به فرار شدند كه از آن ميان«عبدالرحمن بن معاويةبن هشامبن عبدالملك»بود كه به اسپانيا وارد شد و در آن جا گروهى از مردمان «أشبيليه»و«قرطبه»و جز اينها،به گرد او جمع شده و با او بيعت نمودند.او در سال 141 هجرى بر اسپانيا تسلّط يافت و پايتخت حكومت خود را شهر«قرطبه»قرار داد.
او در اين شهر،كاخ و مسجد جامعى را بنا كرد و نام عباسيان را از خطبهها حذف نمود.حكومت همچنان در دست فرزندان او بود تا اينكه در سال 300 هجرى،هشتمين نوادۀ او به نام«عبدالرحمن ناصر»به حكومت رسيد و ملقب به اميرالمؤمنين گرديد.و با حاكميت او خلافت عربى در اسپانيا آغاز گرديد.
ناصر،مدت پنجاه سال بر اين سرزمين حكومت كرد و در دورانِ حكومت او، امويان در اين كشور به عظمت و شكوهى رسيدند به طورى كه از لحاظ رشد علمى-ادبى-صنعتى در تمام كشور به ويژه در قرطبه،آنچنان پيشرفتى حاصل شد كه با بغداد-كه در آن هنگام از عظمت و شكوه خاصّى برخوردار بود-برابرى مىنمود.
عبدالرحمن،شهر«الزهراء»را بنا كرد و در آن شهر كاخهاى بسيار زيبايى-كه خارج از وصف مىباشد-ساخت.به طور كلّى مىتوان گفت:دوران حكومت او(عبدالرحمن) با عظمت و عزّت و سعادت همراه بود و پس از او فرزندش«حَكَم»در سال 350 هجرى جانشين وى گرديد.حَكَم كه شخصى علم دوست بود،مركزى براى جمع آورى كتاب در(الزهراء) احداث نمود كه تا آن زمان هيچ يك از پادشاهان پيشين همانند آن را به وجود نياورده بودند.گفتهاند كه: «تعداد كتابهاى اين كتابخانه به چهارصد هزار و اندى مىرسيده است» .همچنين اين كتابخانه داراى چهل و چهار فهرست بوده است.پس از او، فرزندش هشام در سال 366 هجرى جانشين وى گرديد؛اين خلافت همچنان در ميان فرزندان او دست به دست گشت تا اينكه«اميّةبن عبدالرحمن»در سال 422 هجرى،به خلافت رسيد،در اين زمان مملكت دچار فتنه و آشوب شد به حدّى كه او ناچار به فرار گرديد سپس درگذشت.او آخرين خليفۀ بى اميّه در اسپانيا به شمار مىآمد كه تعداد اين خلفا در مجموع 16 نفر بوده است.