8481 - چگونه من از بتهاى شما بترسم در حالى كه شما از اين نمىترسيد كه براى خدا شريكى قرار دادهايد كه هيچگونه دليلى دربارۀآن بر شما نازل نكرده، (راست بگوييد) كداميك از اين دو جمعيت (بت پرستان و خدا پرستان) شايستهتر به امنيت (از مجازات) هستند، اگر شما مىدانيد.
82 - (آرى) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك نياميختند، امنيت مال آنها است و آنها هدايت يافتگانند.
83 - اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم، درجات هر كس را بخواهيم (و شايسته باشد) بالا مىبريم، پروردگار تو حكيم و دانا است.
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته در زمينه استدلالهاى توحيدى ابراهيم عليه السلام گذشت، در اين آيات اشاره به بحث و گفتگوى ابراهيم عليه السلام با قوم و جمعيت بتپرست شده است، نخست مىگويد: «قوم ابراهيم عليه السلام با او به گفتگو و محاجه پرداختند»؛ وَ حٰاجَّهُ قَوْمُهُ ... .
ابراهيم عليه السلام در پاسخ آنها گفت، چرا دربارۀ خداوند يگانه با من گفتگو و مخالفت مىكنيد، در حالى كه خداوند مرا در پرتو دلايل منطقى و روشن به راه توحيد هدايت كرده است؟ ؛ قٰالَ أَ تُحٰاجُّونِّي فِي اللّٰهِ وَ قَدْ هَدٰانِ .
از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه جمعيت بت پرستان قوم ابراهيم عليه السلام تلاش و كوشش داشتند كه به هر قيمتى كه ممكن است، او را از عقيده خود باز دارند و به آيين بت پرستى بكشانند ولى او با نهايت شهامت مقاومت كرد و با دلايل منطقى سخنان همه را پاسخ گفت.
در اينكه آنها به چه منطقى در برابر ابراهيم عليه السلام متوسل شدند، در اين آيات صريحا چيزى نيامده است، ولى از پاسخ ابراهيم عليه السلام اجمالا روشن مىشود كه آنها او را تهديد به كيفر و خشم خدايان و بتها كردند و او را از مخالفت آنها بيم دادند؛ زيرا در دنباله آيه، از زبان ابراهيم عليه السلام چنين مىخوانيم: «من هرگز از بتهاى شما نمىترسم زيرا آنها قدرتى ندارند كه به كسى زيان برسانند»؛ وَ لاٰ أَخٰافُ مٰا تُشْرِكُونَ بِهِ .
هيچكس و هيچ چيز نمىتواند به من زيانى برساند مگر اينكه خدا بخواهد؛ إِلاّٰ أَنْ