25را ردّ و در توهين و ناسزاگويى به افراد (مانند علاّمۀ حلّى، كه معاصر وى بوده و كنيهاش ابن مطهّر است، ابن تيميه او را ابن متنجس مىخواند! و) آن قدر افراط مىكند كه در مواردى موجب تنقيص [ امام] على بن ابىطالب مىشود». 1
7. «آلوسى» صاحب تفسير نيز ابن تيميه را منحرف خوانده و از وى با همان ديدگاه ابن حجر ياد مىكند كه گفت: در ناسزاگويى و بد دهنى شهرت دارد. 2
8 . «سيدحسن سقاف» از معاصران، «زاهد كوثرى» و گروهى ديگر گفتهاند: ...كسى كه به معاويه اقتدا مىكند و امام على[ عليه السلام ] را مورد هجوم و عيبجويى قرار مىدهد، نزد وهابيان به «شيخ الاسلام» نامبردار است و افكار و نظرياتش را همچون وحى منزل مىدانند!
* * *
اين مكتب در برههاى از تاريخ رو به خاموشى گراييد، امّا پس از مدتى، به وسيلۀ محمد بن عبدالوهاب تبليغ و ترويج شد. هدف بانيان و مروجان اين مكتب، تفرقه افكنى ميان مسلمانان و تكفير همگان، جز ياران خودشان است.
به هر روى، كتابى كه از آن ياد كرديم 3 آشفتگى و تناقضگويى در آن، به روشنى پيدا است. اكنون تنها صفحهاى از مقدمۀ آن را به اختصار