39بنابراين لازم است كه وصف نمودن او به بشر بودن با چيزى همراه شود كه او را از عموم انسانها جدا سازد؛ يعنى خصوصيات منحصر به فرد و خصائص نيكوى حضرت با وصف مقرون گردد. و اين امر مخصوص پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيست؛ بلكه در مورد همۀ رسولان الهى صادق است تا بتوانيم نگاهى سزاوار و در خور شأن آنها داشته باشيم؛ چراكه نگاه كردن به آنها صرفاً بهعنوان يك بشر عادى، نگاهى جاهلانه و مشركانه است و بر اين ادعا شواهد بسيارى در قرآن وجود دارد، از جمله سخن قوم نوح در مورد او كه قرآن حكايت مىكند: «فَقٰالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مٰا نَرٰاكَ إِلاّٰ بَشَراً مِثْلَنٰا». 1
و از آن جمله، قول مشركين در مورد سرور ما محمد صلى الله عليه و آله است كه به او بهعنوان يك انسان صرف نگاه مىكردند:
«وَ قٰالُوا مٰا لِهٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعٰامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْوٰاقِ». 2
و پيامبر گرامى اسلام به صدق و راستى اشاره به كرامت الهى نسبت به خويش و خصائص عظيم، فوقالعاده و منحصر به فردى مىنمايند كه ايشان را از ديگر انسانها