69«مساجد از آن خدا است، پس همراه خدا كسى را نخوانيد» مقصود، دعوتهاى پرستشى است كه عرب جاهلى، بتها و يا اجرام كيهانى و فرشته و جن را مىپرستيدند. اين آيه و نظاير آن، مربوط به دعوت از شخص يا شيئى است كه با معبود دانستن وى همراه باشد و شكى نيست كه درخواست از اين موجودات، با چنين اعتقاد، پرستش آنان خواهد بود. ليكن اين آيات چه ارتباطى به درخواست دعا از شخص دارد كه درخواستكننده هيچ مقام الهى و ربوبى و تدبيرى براى او قائل نيست بلكه او بندۀ شايسته و محبوب خدا است؟
ممكن است تصور شود كه دعوت اولياى شايستۀ خدا، تنها در زمان حيات آنان جايز است و پس از درگذشت آنان، شرك مىباشد.
در پاسخ اين پرسش مىگوييم:
اولاً: ما از ارواح پاك بندگانِ نيكوكارى چون پيامبر و امامان، كه به تصريح آيات قرآن زندهاند و در افقى فراتر از شهدا به حيات برزخى خود ادامه مىدهند، استمداد مىكنيم نه از بدنهاى خفته در خاك. و اگر در كنار قبور آنان چنين درخواستى مىنماييم به خاطر آن است كه اين حالت، در ما ايجاد ارتباط و توجه بيشتر به ارواح مقدس آنان مىنمايد. افزون بر اين كه طبق روايات، اين مقامها، محل استجابت دعا نيز هستند.
ثانياً: زنده و مرده بودن آنان، نمىتواند ملاك شرك و توحيد باشد، در حالى كه سخن ما در معيارهاى شرك و توحيد است نه مفيد و غير مفيد بودن اين دعوتها.
البته، سخن دربارۀ اين مسأله نيز (يعنى مفيد و غير مفيد بودن اينگونه استغاثهها)، در جاى خود بيان گرديده است.