271نمونههايى را مىآورْد تا ثابت كند طبرسى صاحب مجمع البيان كتاب خود را با مغالطهها و تأويلات متكلّفانه آكنده است، نه آنكه چنين بىدليل و حجّت سخنِ خويش رها كند.
اين در حالى است كه كه طبرسى در مجمع البيان اقوال مفسّران اهل سنّت را نيز گرد آورده و اگر چه آنچه از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت شده آورده، ولى باز نزديكترين تفاسير شيعه به تفسير اهل سنّت است و به همين سبب دكتر محمّدحسين ذهبى - از اهل سنّت - مىگويد: بحق تفسير طبرسى - جداى از گرايشهاى شيعى و آراى معتزلى آن - در قلمرو خود كتابى عظيم است كه بر تبحرّ نويسندهاش در فنون مختلف علم و معرفت گواهى مىدهد.
دكتر ذهبى تحت عنوان «اعتدال او در تشيّع» مىگويد: «طبرسى در تشيّع خود معتدل است و همچون تندروهاى اماميه راه زياده روى نمىپيمايد. ما هنگام خواندن تفسير او تعصّب قابل ملاحظهاى را احساس نكرديم و نديديم كه وى يكى از صحابه را تكفير كند يا طعنى بر ايشان زند كه عدالت و ديندارىِ آنها را از ميان بَرد، چنانكه دربارۀ على نيز چندان مبالغه نكرده كه وى را به خدايى رسانَد يا هم رديف پيامبرانش بخوانَد، اگر چه اورامعصوم مىداند» (التفسىر و المفسّرون ، ج2، ص76).
نويسنده ادّعا مىكند منطقۀ طبرستان و مناطق هم كنار آن آكنده از يهوديان خزر است و طبرستانيها همان يهوديان خزرند كه خود را زير چتر اسلام پنهان كردهاند.
پاسخ وى آن است كه سمعانى در انساب در مدخل «طبرى»