189پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به روز طائف على عليه السلام را بخواند و با او نجوا كرد. مردم گفتند: نجواى او با پسر عمويش به طول انجاميد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گفت:
من با او نجوا نمىكردم، بلكه خدا با او نجوا مىكرد (سنن ترمذى ، ج 5، ص 639).
راوى مىگويد: اين حديث، حسن و غريب است.
ابن سعد در طبقات، جلد 2، صفحۀ 338 و ابو نعيم در حليةالاولياء ، جلد 1، صفحۀ 68 و هيثمى در مجمع الزوائد ، جلد 9، صفحۀ 113 و گروهى ديگر به نقل از ابن عبّاس آوردهاند كه گفته است: در اين باره سخن مىگفتيم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هفتاد پيمان به على سپرده كه به فردى ديگر نسپرده است.
پس از اين همه هيچ اشكالى ندارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله ، اميرالمؤمنين عليه السلام را به علومى كه مىخواهد اختصاص دهد و هيچ بُعدى ندارد كه على عليه السلام آنچه را پيامبر صلى الله عليه و آله وى را در نوشتن آنچه در آغاز يا بعدها صحيفه جامعه ناميده شد ويژه گردانَد، بهويژه آنكه برخى از بزرگان اهلسنّت تصريح كردهاند كه على عليه السلام از صحابهاى بوده كه احاديث رسول خدا صلى الله عليه و آله را مىنوشتهاند.
سيوطى مىگويد: گروهى نوشتن حديث را روا شمرده، آن را انجام مىدادند. از ايشان بودند: عمر، على، پسرش حسن، پسر عمر، انس، جابر و ابن عبّاس، (تدريب الراوى ، ج 2، ص 65).
شگفت آنكه اين نويسنده و شمارى از اهلسنّت انكار مىكنند كه اميرالمؤمنين عليه السلام چنين صحيفهاى را داشته است، ولى همين امر را نسبت به ابو هريره انكار نمىكنند. آنها نقل مىكنند كه نزد ابو هريره دو