177
چكيدۀ تحوّل در نظريۀ خمس
نويسنده مدعى است كه اقوال پيرامون خمس از پنج مرحله گذر كرده است:
مرحله اوّل آن است كه مىگويند: خمس حق امام غايب است و نه فقيه، نه سيد و نه مجتهد حقّى در آن ندارند و هيچ فتوايى وجود ندارد كه براساس آن خمس را به سادات يا مجتهدان داد، و اين در روزگار غيبت صغرىٰ بوده و تا يكى دو قرن همچنان بوده است، و در همين دوران كتب چهارگانۀ معروف به صحاح اربعۀ اولى پديد آمد كه همگى از ائمّهنقل كردهاند كه پرداخت خمس براى شيعيان بخشوده شده است.
پاسخ به نويسنده چنين است كه سخن او در اينجا با آنچه پيشتر گفته تناقض دارد، زيرا قبلاً ادّعا كرده بود كه ائمّه عليهم السلام خمس را براى شيعيان بخشيدهاند و در اينجا تصريح مىكند كه خمس حقّ امام غايب عليه السلام است و اين اعتقاد كه خمس از حقوق امام منتظَر عليه السلام مىباشد مستلزم اعتراف ضمنى به عدم معافيت شيعيان از پرداخت آن است،