68اشاره مىكنيم:
1 - چگونه امكان دارد كه تحريف به قرآن راه يابد، در حالى كه خداوند حفظ و صيانت آن را تضمين كرده و فرموده است «إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ » (حجر/ 9): ما خود قرآن را فرو فرستاه و خود نيز نگهبان آن هستيم.
2 - خداوند راه يافتن هر نوع باطل به ساحت قرآن را نفى كرده و مىفرمايد «لاٰ يَأْتِيهِ الْبٰاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت/ 42): باطل از هيچ سو به قرآن راه ندارد، آن از جانب خداوند حكيم و ستوده نازل شده است.
باطل كه خداوند راه يافتن آن را به قرآن نفى كرده، هر باطلى را شامل مىشود و روشن است كه اگر عبارتى از قرآن نباشد و به دروغ آن را جزو قرآن قرار دهند مصداق باطل است و باطل در قرآن راه ندارد. لذا قطعاً هيچگونه افزايشى به ساحت اين كتاب شريف راه نيافته است.
3 - تاريخ گواهى مىدهد كه مسلمانان به آموزش و حفظ قرآن عنايت ويژهاى داشتند و در ميان عربهاى زمان پيامبر، حافظههاى قوى و نيرومندى وجود داشت كه گاهى با يك بار شنيدن، خطبهاى طولانى را حفظ مىكردند، بنابراين چگونه مىتوان گفت چنين كتابى كه اين همه قارى و حافظ و علاقمند داشته، تحريف شده است؟!
4 - شكى نيست كه امير مؤمنان عليه السلام در بعضى از مسائل با خلفا