46اجتهاد خود دلآرام گردد و اينجاست كه باب شكاكيت و ترديد مسدود گشته و حقيقت اين معنا روشن مىگردد كه در موضوعات اختلافى لازم است به آرا و سلايق مخالف به ديدهى تقدير و احترام نظر كرده و اصحاب آن را معذور دانست بدون آنكه اين موضوع به سست شدن بنيانهاى فكرى و باورهاى مذهبى متدينان منتهى شود.
2- زدودن آثار زيانبار تفرقه و جدايى نيازمند عزم جدى از همهى طرفهاى قضيه مىباشد. همگان بايدقطعاً بخواهند كه ديوار بلند بىاعتمادى و دشمنى كه در طى حوادث تلخ و جانكاه قرنهاى گذشته بنا نهاده شده را فروريخته و افقهاى تازهاى از وحدت و همگرايى را بگشايند در اين راستا اقدامهايى چند ضرورى به نظر مىرسد:
- مطالعهى درست پيشينهى تاريخ به قصد شناسايى عوامل تفرقه و عبرت گرفتن از مصائب روزگاران گذشته.
- برداشتن عقال تقليد از پاى خود و توجه يافتن به مقتضيات زمان و هيچگاه حال خود را با گذشتگان مقايسه نكردن چرا كه اگر آنان به هر دليلى در زمان خود به خصومت و تفرقه خوانده شدند، امروزه ديگر ادامهى چنين روندى با موقعيت جامعهى بشرى و بلوغ دينى و عقلانى مسلمانان سازگار نيست. 1
- پايان بخشيدن به دوران تهمت و دروغ و فحاشى و داورىهاى سطحى و تحريك عواطف و احساسات مذهبى عليه يكديگر و كنار گذاشتن چماق تكفير و تفسيق در برخورد با مخالفان.
- تمامى خواستههاى فوق بايد از طبقات بالاى اجتماع و اقشار روشنفكر و فرهيخته شروع شده و رفته رفته سعى شود، اين معانى به لايههاى متوسط اجتماع و آنگاه عوام و تودهها انتقال يابد. چه آنكه بدون تغيير نگرش و اصلاح فكر اقشار و گروههاى تأثير