39قطعاً جزو ضروريات محسوب مىشود، هر معرفت و دانش نظرى در خور آن است كه در معرض بحث و فحص و ترديد و استفهام قرار گيرد و اين شأن عالمان و دانشپژوهان است كه در ميادين گفتگو به نقادى پردازند و هيچ عصبيتى مانع ازاين امر نشود. در غير اين صورت چگونه مىتوان انتظار داشت درخت تقريب به بار نشيند؟
از ديگر پيامدهاى عصبيت بىاعتنايى و بىاحترامى و هيچ انگاشتن مقدسات و باورهاى مذهبى ديگران است. انسان متعصب خود خواه همواره سر در لاك خود فرو برده، زحمت هر گونه نگاه و كاوش در افكار و عقايد ديگران را به خود نداده و به يافتههاى خود فريفته و دلخوش مىباشد.
پيامد ديگر عصبيت خروج از دايرهى عدالت و انصاف در برخورد با رقيبان است.
چرا كه تعصب راهى است به سوى عناد و لجبازى. از جمله واقعيات تلخ و آزار دهندهى تاريخ اسلام اين است كه بسيارى از شخصيتها ومحافل مذهبى به جاى كوشش در جهت فهم و شناخت يكديگر و تحكيم پايههاى تفاهم و تقريب به روشهاى غير اخلاقى سعى در تخريب چهرهى يكديگر كرده و با نشر دروغ و تهمت و داورىهاى ناصواب و تركيز بر روى حواشى و بزرگ نمايى اشكالات سعى در تشويه چهرهى مذهب مخالف خود نمودهاند. 1
از ديگر پيامدهاى عصبيت گسترش نزاعها، مشاجرهها و فتنههاى مذهبى بوده كه اجزاى تاريكى از تاريخ مذاهب را به خود اختصاص داده است. 2 بدينسان عصبيت كور